بیانیه گام دوم را میتوان در یک نگاه کلان «دایرةالمعارف» انقلاب اسلامی نامید، زیرا در این بیانیه مهم ترین و سرنوشت سازترین حوادث و رخدادهای پیش از انقلاب و شکلگیری آن و رخدادهای پس از آن و تحولات تاریخی و تأثیرگذاری آنها در ایران و جهان و برکات و دستاوردهای آن سخن به میان آمده است.
در میان توصیه های هفت گانه کلیدی رهبری به جوانان در بیانیه گام دوم، چهارمین محور اختصاص به «عدالت و مبارزه با فساد» دارد. مبتنی بر این بند: ((این دو لازم و ملزوم یکدیگرند. فساد اقتصادی و اخلاقی و سیاسی، تودهی چرکین کشورها و نظامها و اگر در بدنهی حکومتها عارض شود، زلزلهی ویرانگر و ضربهزننده به مشروعیت آنها است؛ و این برای نظامی چون جمهوری اسلامی که نیازمند مشروعیتی فراتر از مشروعیتهای مرسوم و مبنائیتر از مقبولیت اجتماعی است، بسیار جدّیتر و بنیانیتر از دیگر نظامها است)).
معظمله یادآوری میکنند که :«عدالت در صدر هدفهای اوّلیهی همهی بعثتهای الهی است و در جمهوری اسلامی نیز دارای همان شأن و جایگاه است؛ این، کلمهای مقدّس در همهی زمانها و سرزمینها است و بهصورت کامل، جز در حکومت حضرت ولیعصر (ارواحنافداه) میسّر نخواهد شد ولی بهصورت نسبی، همه جا و همه وقت ممکن و فریضهای بر عهدهی همه بویژه حاکمان و قدرتمندان است. جمهوری اسلامی ایران در این راه گامهای بلندی برداشته است که البتّه در توضیح و تشریح آن باید کارهای بیشتری صورت گیرد و توطئهی واژگونهنمایی و لااقل سکوت و پنهانسازی که اکنون برنامهی جدّی دشمنان انقلاب است، خنثی گردد.
الزامات تحقق عدالت در گام دوم انقلاب
تحقق هر یک از ارزشهای اجتماعی در جامعه نیازمند الزاماتی است که عدالت نیز از این رویه مستثنی نیست. رهبر معظم انقلاب اسلامی به برخی از این الزامات چنین اشاره دارند: «عدالت، با من بمیرم، تو بمیری درست نمی.شود؛ عدالت، با تعارف درست نمیشود؛ اولاً قاطعیت میخواهد، ثانیاً ارتباط با مردم میخواهد، ثالثاً سادهزیستی و مردمی بودن لازم دارد و بالاتر از همه، خودسازی و تهذیب میخواهد؛ این هم جزو پیش شرطها و پیش نیازهای اجرای عدالت است. اول، باید خودمان را درست کنیم و یک دستی به سر و صورت خودمان بکشیم، تا بتوانیم عدالت را اجرا کنیم؛ وظیفهی من و شما اینهاست. واقعاً باید با ویژهخواران و فساد مبارزه کنیم.» (29/3/85)
این الزامات باید توسط مخاطبین بیانیه گام دوم مورد توجه قرار گیرد و برای تعیین و تحقق آن تلاش شود. به واقع اگر تحقق عدالت فریضه ای واجب و رسالتی متعالی است، تحقق مقدمات و الزامات آن نیز واجب خواهد بود. چرا که بدون تامین مقدمات تحقق اهداف ممکن نخواهد بود.
مهمترین الزامات تحقق عدالت را چنین میتوان برشمرد: قوانین عادلانه، ساختار عادلانه ، مجریان عادل و با تقوی ، نظارت و آگاهی مردم ، گفتمانسازی ، مجاهدت، مبارزه، ایستادگی و تحقق همزمان عدالت و دیگر ارزشها .
رهبر معظم میفرمایند:
«در مبارزه با فساد، پیشگیری مقدم بر درمان است، یعنی باید زمینههای فساد را از بین برد ... در حالی که از یک طرف عدهای از جوانان در تلاش پرانگیزه برای رونق تولید در کشورند، در طرف دیگر برخی خرابکاریهای ناشی از فساد تولید را نابود میکند»
عدالت جواهری ازرشمند
عنصر عدالت و اعتدال مانند شاهین ترازو است که همه چیز را با آن میسنجند؛ پس عدل میزان است و معیار و عامل سنجش در همه جا و همه چیز. عدالت مو را از ماست کشیدن است؛ ازاینرو به خداوند کریم عرض میکنیم:
((الهی عاملنا بفضلک و لا تعاملنا بعدلک یا کریم)) خداوند با ما به فضل و عنایت رفتار کن نه با عدل و عدالت.
اگر خداوند بخواهد با ما از راه عدالت ورود کند کلاه همه ما پس معرکه است، همه کم میآوریم و همه خجل و شرمنده میشویم، اگر زیر پوشش فیض و فضل او قرار گیریم امید به نجات و ورود به بهشت بر ما امکان پذیر خواهد شد.
بنابراین عدالت مانند نخ تسبیح است، اگر این نخ پاره شد آن دانهها ارزش و قیمتی ندارد، ارزشهای دینی و اسلامی وصل به این جواهر ارزشمند هستند؛ ازاینرو قرآن همواره به عدل و عدالت و اعتدال دعوت میکند:
1- وَلَا یجْرِمَنَّکمْ شَنَآنُ قَوْمٍ عَلَی أَلَّا تَعْدِلُوا اعْدِلُوا هُوَ أَقْرَبُ لِلتَّقْوَی (آیه 8 سوره مائده)؛ حتی با دشمنان نیز باید عدالت را رعایت کرد، کینهها و کدورتها نباید مانع عدالت گویی و رفتار عدالت محور گردد.
2- وَإِذَا قُلْتُمْ فَاعْدِلُوا وَلَوْ کانَ ذَا قُرْبَی(آیه 152 سوره انعام)؛ و هنگامی که سخن میگوید و داوری میکنید عدالت را رعایت نمایید حتی اگر در مورد نزدیکان شما باشد.
3- وَأُمِرْتُ لِأَعْدِلَ بَینَکمُ (آیه 15 سوره شوری)؛ (پیامبرم) و مأمورم در بین شما عدالت را اجرا کنم.
4- وَإِذا حَکمتُم بَینَ النّاسِ أَن تَحکموا بِالعَدلِ(آیه 58 سوره نساء)؛ و هنگامی که بین مردم داوری میکنید به عدالت داوری کنید.
اینها و دهها نمونه دیگر در قرآن نشاندهنده اهمیت و جایگاه عدالت در نظام ارزشی اسلام است، توصیه رهبر معظم در بیانیه بر اجرای عدالت و مبارزه با مظاهر و منابع فساد پشتوانه قرآنی و دینی دارد و اگر با توده چرکین این فساد مبارزه ریشهای و خردمندانه صورت نگیرد سپهر معنوی عدالت به وجود نخواهد آمد.
استقرار عدالت و عوامل آن
برای استقرار عدالت در نظام اسلامی و ریشهکن کردن نطفه فساد شایسته است که به چند نکته بنیادی و اساسی توجه تام و تمام گردد:
1- طهارت اقتصادی
2- دستگاههای نظارتی تیزبین
3- احساس خطر و تهدید برای همه
4- ورود انسانهای با ایمان و دست و دل پاک
((فساد اقتصادی و اخلاقی و سیاسی، توده چرکین کشورها و نظامها و اگر در بدنه حکومتها عارض شود، زلزله ویرانگر و ضربه زننده به مشروعیّت آنها است... خطر بُروز این تهدید در جمهوری اسلامی هم که روزی مدیران و مسئولانش مسابقه زهد انقلابی و ساده زیستی میدادند، هرگز بعید نبوده و نیست؛ و این ایجاب میکند که دستگاهی کارآمد با نگاهی تیزبین و رفتاری قاطع در قوای سهگانه حضور دائم داشته باشد و به معنای واقعی با فساد مبارزه کند، بهویژه در درون دستگاههای حکومتی.
النهایه همه باید از شیطان حرص بر حذر باشند و از لقمه حرام بگریزند ... این مبارزه نیازمند انسانهایی با ایمان و جهادگر و منیعالطّبع با دستانی پاک و دلهایی نورانی است. این مبارزه بخش اثرگذاری است از تلاش همهجانبهای که نظام جمهوری اسلامی باید درراه استقرار عدالت به کار برد.»
به امید گوشه چشمی
نویسنده و پژوهشگر حقوق: نوید کرمی